این در حالیست که هر ساله بسیاری از اقتصاددانان از عدم بهرهگیری دولت از ظرات این قشر و ارائه دیر هنگام بودجه سال آینده گلایه میکنند. در این رابطه با دکتر حسن سبحانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس و استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران گفتگو کردهایم.
* چرا همواره شاهد ارائه لایحه بودجه سال آینده در نیمههای پایانی سال هستیم؟
از آنجایی که فرض بر این است که لایحه بودجه در نزدیکترین دوره ممکن به سال جدید تقدیم مجلس شود تا آخرین تحولات قابل پیشبینی برای سال جدید در لایحه گنجانده شود ، بنابر این لایحه بودجه تا 15 دی ماه هم اگر ارائه شود فرصت منطقی برای تقدیم به مجلس داشته است. افرادی که گمان میکنند لایحه بودجه باید در ششمین ماه سال تقدیم مجلس شود شاید فرصت نکردهاند ضرورت واقعی دیدن تحولات اقتصادی سال آینده را مد نظر قرار دهند.
*چه پیشبینی از نرخ ارز و هر بشکه نفت در بودجه سال آینده دارید؟
نرخ دلار که در بودجه سال جاری 895 تومان به لحاظ محاسباتی تعیین شده بود در واقع در حد 920 تومان عملیاتی شد. به نظر میرسد چون معنا ندارد نرخ محاسباتی دلار را در بودجه کمتر از نرخ واقعی فروش آن در نظر بگیریم ، لذا میتوان به قیمت 920 دلار در محاسبات بسنده کرد. البته باید اذعان کرد موافق کاهش ارزش دلار در برابر ریال هستیم، اما وقتی 25 تومان از بهای دلار در یک جای بودجه نوشته میشود و 895 تومان آن در جای دیگر دلیلی وجود ندارد که این 2 رقم یکجا نوشته نشوند. درباره بهای هر بشکه نفت در بودجه سال آینده هم ، باید گفت در این مورد قیمتها علائم خوبی را نشان نمیدهد. سال قبل بر اساس 39 دلار به ازای هر بشکه نفت لایحه بودجه تقدیم مجلس شد . واقعیات حاکی از آن است که برای بودجه سال 86 قطعا نباید از این رقم بالاتر برویم. البته انضباط بودجه حکم میکند که این رقم را دست کم 25 درصد پایین تر در بودجه وارد کنیم یعنی بهای هر بشکه نفت را 30 دلار در نظر بگیریم. در واقع مصلحت دولت آن است که میزان استفاده از پول هر بشکه نفت در بودجه سال آینده را کاهش دهد تا عملاً حساب ذخیره ارزی تقویت شود.
* یعنی دولتمردان باید به چه سطحی در بودجه نویسی برسند؟
دولت باید تلاش کند بدون اصرار بر متممهای مختلف نرخ رشد بودجه را صفر کند، چرا که این کمترین اقدامی است که میشود آن را انجام داد. در صورتی که طی 4 سال عمر دولت تنها هزینههای دولت تا حدی کاهش یابد، بزرگترین خدمت به اقتصاد شده است. دولت میتواند هزینههای اضافی در بخشهای عمرانی و جاری را کاهش دهد؛ چرا که هر هزینهای تحت این عنوان که عمرانی است قابل دفاع نیست. کار ماندنی را در اقتصاد ایران نباید در تنوع اقدامات جستجو کرد، بلکه باید در یک اقدام بنیادی این امر جستجو شود که آن هم کاهش هزینههاست در حدی که بتوانیم با مالیات هزینههای جاری را پوشش دهیم.